ابزار دقیق مادیس

در این وب لاگ به معرفی ابزار دقیق و مقالات هم خانواده می پردازیم

ابزار دقیق مادیس

در این وب لاگ به معرفی ابزار دقیق و مقالات هم خانواده می پردازیم

ابزار دقیق شامل تجهیزاتی همچون فلومتر، ترانسمیتر فشار، ترانسمیتر دما و همین طور لول سنج برای اندازه گیری سطح مخازن هستند

۲ مطلب در آبان ۱۳۹۴ ثبت شده است

لرزه گیر

علیرضا محمدشاه | دوشنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۴، ۱۲:۱۲ ب.ظ

معرفی لرزه گیر

لرزه گیر یا ضد ارتعاش تجهیزات دینامیکی موجود در خط لوله از جمله پمپ، کمپرسور، فن و توربین و.. به علت حرکت داخلی لرزشهایی را به خط لوله اعمال می‌کنند که این لرزشها باعث ایجاد سروصدا و استهلاک زودرس خط لوله و سایر قطعات و مشکلات متعدد دیگری می‌شوند.

لرزه گیرها معمولاً در سایزها ۱/۲۵ تا ۱۰ اینچ تولید می‌شوند و لرزه گیرهای با سایز بالاتر از ۱۰ اینچ با ساختار فلزی داخلی موجود هستند. جهت سفارشی سازی انواع لرزه گیرها و اتصالات آکاردئونی با گروه ما تماس حاصل فرمایید.

جذب ارتعاش، صدا و ارزش

سیستم عملکرد دورانی پمپ­ها، کمپرسورها و ... همواره توأم با لرزش و ارتعاش بوده و با مستهلک شدن قطعات، ارتعاشات سیستم افزایش یافته و باعث ایجاد اثرات مخرب در سیستم های لوله کشی می گردد. لذا به کارگیری لرزه گیرهای لاستیکی در قسمت های ورودی و خروجی پمپ­ها را جهت جذب لرزش و صدا الزامی می نماید.

جذب حرکت­های مختلف

با توجه به وجود تغییرات محوری ، عرضی و زاویه ای ناشی از عوامل مختلف از جمله انبساط و انقباض، در سیستم های لوله کشی وعدم هم راستایی خطوط، لزوم کاربرد فلکسورهای لاستیکی به وضوح آشکارمی شود. عملکرد مکانیکی پمپ ها و تغییرات دما در شرایط آب و هوایی می توانند تأثیرات مخربی را خصوصاً در محل اتصالات ایجاد نماید. گروهی از لرزه گیرهای لاستیکی فلکسور با توجه به محاسبات کل سیستم طراحی Piping تولید و نصب می شوند، که عامل تداوم و طول عمر بیشتر سیستم خواهند بود.

استفاده از لرزه گیرهای لاستیکی یکی از روشهای جلوگیری از انتقال لرزشهای به وجود آمده به سایر قسمتهای خط می‌باشد. یکی از کاربردهای بسیار رایج لرزه گیرهای لاستیکی در قسمت Suction و Discharge پمپها می‌باشد که علاوه بر جذب لرزشهای موجود، قابلیت حذف ضربات قوچ و شوکهای به وجود آمده را دارند از کاربردهای دیگر لرزه گیرهای لاستیکی حذف حرکات ناشی از تغییرات ناشی از تغییرات ابعادی خطوط می‌باشد مزیت عمده لرزه گیرهای لاستیکی نسبت به اتصالات آکاردئونی، قابلیت استفاده از آنها در محیطهای بسیار خورنده می‌باشد، هرچند که این اتصالات دما و فشار محدودی را تحمل می‌کنند. گاهی نیز از لرزه گیرهای لاستیکی برای جلوگیری از هدایت الکتریکی استفاده می‌شود. برخی از موارد کاربرد لرزه گیرها در صنایع شیمیایی، داروئی، دریایی، تاسیساتی، فولاد، نفت، گاز و پتروشیمی می‌باشد.

لرزه گیرهای لاستیکی با باند قرمز رنگ

مناسب جهت مواد اسیدی، قلیایی، شیمیایی و مشتقات نفتی با فشار کاری۱۰ بار و قابلیت تحمل دمای ماکزیمم ۹۰ درجه سانتیگراد

لایه داخلی: EPDM

لایه محافظ: نخ نایلونی

لایه خارجی: EPDM

فلنچ: چدنی، کربن استیل و استنلس استیل

لرزه گیر در سایز های مختلف

  • لرزه گیر لاستیکی مهاردار لرزه گیرسایز ۱۱/۴
  • لرزه گیر لاستیکی مهاردار لرزه گیرسایز۱۱/۲
  • لرزه گیر لاستیکی مهاردار لرزه گیرسایز۲
  • لرزه گیر لاستیکی مهاردار لرزه گیرسایز۲۱/۲
  • لرزه گیر لاستیکی مهاردار لرزه گیرسایز۳
  • لرزه گیر لاستیکی مهاردار لرزه گیرسایز۴
  • لرزه گیر لاستیکی مهاردار لرزه گیرسایز۵
  • لرزه گیر لاستیکی مهاردار لرزه گیرسایز۶
  • لرزه گیر لاستیکی مهاردار لرزه گیرسایز۸
  • لرزه گیر لاستیکی مهاردار لرزه گیرسایز۱۰
  • لرزه گیر لاستیکی مهاردار لرزه گیرسایز۱۲
  • علیرضا محمدشاه

ریشه شناسی و تعریف علمی آپسیس apsis

علیرضا محمدشاه | چهارشنبه, ۶ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۰۱ ق.ظ

آپسیس یعنی چه؟

در این مقاله به معرفی اصطلاح علمی آپسیس در نجوم و علوم زمین و فضا و همچنین ریشه شناسی این واژه می پردازیم.

perihelion-aphelion-perigee-apogee.cdr

زمانی که یک جسم سماوی در مداری بیضی شکل به دور جسم جاذب یا کانونی در گردش است در طول یک تناوب از مسیر حرکت خود، از دو نقطه ویژه عبور می کند. آپسیس (apsis) نقطه ای از مدار است که دارای بیشترین و یا کمترین فاصله از مرکز جاذبه است که این مرکز معمولاً مرکز جرم سیستم در نظر گرفته می شود. نقطه با نزدیک ترین موقعیت periapsis یا pericenter و نقطه با دورترین موقعیت apoapsis، apapsis یا apocenter نامیده می شوند. خط مستقیمی که بین periapsis و apoapsis کشیده می شود خط آپسیداس (apsides) نام دارد که منطبق بر محور اصلی بیضی است. برای یک سیستم دوجسمی، مرکز جرم سیستم روی این خط و در یکی از دو کانون بیضی مدار واقع شده است.

apse

 

ریشه شناسی:

apsis واژه ای مفرد است و در شکل جمع به صورت apsides بیان می شود. absis و absides املای دیگر این دو واژه هستند. واژه آپسیس از کلمه apsis در زبان لاتین به معنی “کمان” یا “طاق قوسی” مشتق شده است که می توان ریشه آن را در واژه یونانی hapsis به معنای “حلقه” یا “قوس”، و واژه یونانی haptein به معنای “به هم بستن و محکم کردن” دنبال کرد. پیشوندهای peri و apo نیز از واژه های یونانی به ترتیب به معنی “نزدیک” و “دور از” اقتباس شده اند. در مورد واژه های perigee (حضیض) و apogee (اوج)، ریشه gee از واژه یونانی gê به معنای زمین (Earth) گرفته شده است و برای واژه های perihelion (حضیض خورشید) و aphelion (اوج خورشید) ریشه یونانی helion از واژه یونانی helios به معنای خورشید (Sun) مشتق شده است.

همانگونه که اشاره شد “–gee” و “–helion” برای مدارهای اجرام پیرامون زمین و خورشید به کار می روند. اصطلاحات علمی گوناگونی برای مدارهای دیگر اجرام سماوی ساخته شده است، برای مثال “–astron” و “–galacticon” به ترتیب زمانی که جسم کانونی ستاره و کهکشان باشد به کار می روند. اسامی نقاط آپسیس یعنی نزدیک ترین و دورترین نقطه نسبت به جسم کانونی اصطلاحات خاصی هستند که با اضافه شدن peri و apo به ریشه یونانی اجرام سماوی ساخته شده اند. در جدول زیر نام گذاری و اصطلاحات علمی آپسیس را مشاهده می کنید.

 

Body

Periapsis Apoapsis

Galaxy

کهکشان

Perigalacticon

Apogalacticon

Star

ستاره

Periastron

Apoastron/Apastron

Black hole

سیاه چاله

Perimelasma/Peribothra/Perinigricon

Apomelasma/Apobothra/Aponigricon

Sun

خورشید Perihelion Aphelion

Mercury

عطارد

Perihermion

Apohermion

Venus

زهره

Pericytherion/Pericytherean/Perikrition

Apocytherion/Apocytherean/Apokrition

Earth

زمین Perigee

Apogee

Moon

ماه

Periselene/Pericynthion/Perilune

Aposelene/Apocynthion/Apolune

Mars

مریخ Periareion Apoareion

Jupiter

مشتری Perizene/Perijove Apozene/Apojove

Saturn

زحل Perikrone/Perisaturnium Apokrone/Aposaturnium
Uranus

اورانوس

Periuranion

Apouranion

Neptune

نپتون

Periposeidion

Apoposeidion

Pluto

پلوتو

Perihadion

Apohadion

در نجوم و علوم فضایی آپسیس یعنی دو نقطۀ اکسترمم از مدار یک جسم سماوی

 

earth_sun

 

 

تعریف آپسیس در فرهنگ لغات انگلیسی و دایره المعارف:

 

Merriam-Webster Dictionary

  • نقطه ای در یک مدار نجومی که در آن فاصله جسم از مرکز جاذبه بیشترین یا کمترین است.

 

Collins English Dictionary

  • به هریک از دونقطه ای که در اکسترمم های مدارِ بیضی یک سیاره، ماهواره و مانند آن قرارگرفته است آپسیس می گویند؛ مثل aphelion و perihelion یک سیاره و یا apogee و perigee ماه. خط apsides این دو نقطه را به هم وصل می کند و محور اصلی مدار را شکل می دهد.

 

Oxford English Dictionary

  • یکی از دو نقطۀ مدار بیضی یک جسم سماوی که جسم در آن نقاط به ترتیب دارای بیشترین و کمترین فاصله از جسمی است که حول آن گردش می کند؛ اوج و حضیض یک سیاره، اوج و حضیض ماه. خط آپسیداس: خط مستقیم واصل بین این دو نقطه.

Oxford Dictionaries

  • به هریک از دو نقطۀ روی مداری از یک سیاره یا ماهواره با دورترین و نزدیک ترین موقعیت نسبت به جسمی که به دور آن در حال حرکت است گفته می شود.

 

The Columbia Encyclopedia

  • آپسیس (یا به شکل جمع آپسیداس) نقطه ای در مدار است که جسم واقع در مدار نسبت به جسمی که به دور آن گردش می کند، نه نزدیک تر و نه دورتر خواهد شد. هر مدار بیضی دو آپسیس دارد. در حضیض، ماه یا دیگر ماهواره ها نزدیک ترین موقعیت را به زمین دارند و از این نقطه شروع به فاصله گرفتن می کنند. در اوج دورترین وضعیت ممکن را دارد و از این لحظه به بعد در مسیر نزدیک شدن به جسم جاذب حرکت می کند. به طور مشابه در مدار زمین یا دیگر سیارات پیرامون خورشید نقطه perihelion نزدیک ترین و نقطهaphelion دورترین موقعیت را نسبت به خورشید دارند. در مدار ستاره های یک سیستم ستاره دوتایی، periastron نقطه ای با نزدیک ترین عبور و  apastron نقطه ای با دورترین فاصله است. خط واصل بین دو نقطۀ آپسیس مدار بیضی (به عنوان مثال اوج و حضیض خورشیدی) خط آپسیداس نامیده می شود که محور اصلی بیضی است. این خط به علت تأثیرات جاذبی دیگر اجرام و یا اثرات نسبیتی دوران پیدا می کند.

 

شکل زیر هندسه حاکم بر یک سیستم دوجسمی و عناصر مداری کپلری را نشان می دهد. نقطه F در حضیض و نقطه H در اوج واقع شده اند و خط قرمز بین آن ها خط آپسیداس است. خط سبزرنگ خط واصل بین نقطه گرهی صعودی (G) و نقطه گرهی نزولی (E) است و از تقاطع صفحه مرجع (C) با صفحه مدار (D) حاصل می شود.

 

Angular_Parameters_of_Elliptical_Orbit

 

A: جسم در حال گردش به دور جسم کانونی

B : جسم کانونی (جاذب)

C : صفحه مرجع (به عنوان مثال صفحه اکلیپتیک)

D : صفحه مداری جسم A

E : نقطه گرهی نزولی

F : حضیض periapsis

G : نقطه گرهی صعودی

H : اوج apoapsis

i : زاویه میل مداری

J : راستای مرجع (معمولاً نقطه ورنال)

Ω : بعد نقطه گرهی صعودی RAAN

ω : آرگومان پریجی

مراجع:

  • علیرضا محمدشاه